بیا هر گاه همچون ماهیان در عمق آبهای آبی دریا احساس تنهایی می کنیم بیاد روزهای با هم بودنمان باران را فریاد بزنیم.(رامین قهرمانی)

 

انسانی که هنگام رویارویی با زندگی از خود شادی و نشاط منتشر می سازد فردی خردمند و عاشق است.(الاویر ویکاکس)

عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا مرهم شدن عشق یعنی جام لبریز از نیاز عشق یعنی تشنگی یعنی سراب

آری!عشق دریایی است که غریق در آن به زندگی دست می یابد و در آن جز پری ماهی زندگی نمی کند.

 

 

ای رفیق مهربانم!در خورشید بی فروغ زندگیم تو تنها اشعه ی تابانی هستی که به وجودم روشنایی می بخشی و سردی تنم را گرمی جاودانی هدیه می کنی.

خیلی احساس پوچی می کنم
پریشانم
نمی توانم تمرکز کنم.
می خواهم وجودت را
در کنارم حس کنم.
می خواهم بدانم
به چه فکر می کنی.
می خواهم به درونت
راه پیدا کنم.
ولی از یکدیگر دوریم
و من در پریشانی
به تمام چیزهایی که مربوط به توست فکر می کنم
به عشق فکر می کنم
و به این که چه قدر دلم برایت
تنگ می شود.

خیلی احساس پوچی می کنم
و تا زمانی که بار دیگر
در کنار تو باشم
پریشان خواهم ماند.

I MISS YOU SO MUCH
I LOVE YOU

i feel so empty
my mind keeps
wandering
i can't concentrate
i want to
feel your closeness
i want to
hear your thoughts
i want to
touch your soul
but instead
we are apart
and my mind keeps
wandering thinking about
everything about you
thinking about love
thinking about
how much i miss you

i feel so empty
my mind keeps
wandering
to the time we will be
together again

   * چو نیلوفر به آبی ریشه کردن *

            * وفا یعنی امید و زندگانی *

           * بی عشقی صبوری پیشه کردن *

                 * وفا یعنی به دل بی کینه بودن

                      * درون چشم مستی خانه کردن *

                             * وفا یعنی گل بی تاب میخک *

                                  * درون هرخزانی غنچه کردن *

                                        * وفا یعنی ز کوچ شاپرکها *

خواستم هدیه ای برایت بفرستم:

گل گفت:مرا بفرست تا با عطر خود او را شاد سازم.

گفتم:او خودش گل است.

خار گفت:مرا بفرست تا به چشم دشمنانش فرو روم.

گفتم:او آنقدر مهربان است که دشمن ندارد.

بلبل گفت:مرا بفرست تا با آوازم او را شاد سازم.

گفتم:نه او خوش صداست.

ناگهان صدای قلبم به گوش رسید صدای قلبم بود که می گفت:

مرا بفرست تا دوستش بدارم.

پس آن را خالصانه تقدیم تو می کنم.

عشق چیست؟


به کوه گفتم عشق چیست؟!لرزید

به ابر گفتم عشق چیست؟!بارید

به باد گفتم عشق چیست؟!وزید

به پروانه گفتم عشق چیست؟!نالید

به گل گفتم عشق چیست؟!پرپر شد

به انسان گفتم عشق چیست؟! اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:دیوانگیست

سلام عزیزم

سلام مهربونم

سلام عشق من  

دیشب بیشتر از همیشه بیقرارت بودم و تو رویاهام تو رو تجسم میکردم.

چه رویای خوبی بود و کاش هیچوقت تموم نمیشد.

به خدا گفتم چرا نباید تو مال من باشی.

چرا باید این همه فاصله بین من و تو باشه.

چرا چرا چرا؟

اما باز هم خدا رو شکر میکنم که تو فرشته مهربون رو دارم هر چند که خیلی از هم دوریم.

تو به عنوان یه دوست بهترین دوستم هستی

تو به عنوان یه عاشق بهترین عاشق دنیا هستی

خیلی دلم برات تنگ شده

دوستت دارمممممممممممممممممم عزیزم

خنده همیشه از روی دلخوشی نیست.گاهی شکستن دلی کمتر از آدم

کشی نیست.گاهی دل آنقدر تنگ می شودکه گریه هم کم می آورد و به قول

خودمان جا می زند.اونم سر به دیوار می زند.یک حرف ساده هم گاهی خیلی

غم میاره.

قرارمان یك مانور كوچك بود!

قرار بود ...

تیرهای نگاهت مشقی باشد ...

اما ببین!

یك جای سالم بر قلبم نمانده است ...

همیشه بر مرد نبودن خود افتخار می کردم.تنها یک جا و فقط یک جا بر زن بودن

خود گریستم اما بارها و بارها آن جا که گلی خود را می آراست و جلوه گری می

کرد تا شمع محفل لجنزاری متعفن گردد.